و بدین مناسبت برنامههای مختلفی در تهران و شهرستانها به اجرا درمیآمد، اما امسال هفته گردشگری از تقویم سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری حذف شد؛ زیرا به گفته مرتضی رحمانی موحد، معاون گردشگری این سازمان «چیزی نبود مگر اجرای برنامههای پرخرج و بیاثر که هیچ کمکی به پیشرفت امور نمیکرد.»
به هر روی امسال روز جهانی جهانگردی در حالی فرارسید که امیدهای زیادی به توسعه صنعت گردشگری وجود دارد. از سال گذشته که گشایشی در روابط خارجی کشور پدید آمد، تعداد گردشگران خارجی و متقاضیان سفر به ایران به نحو چشمگیری افزایش یافت و امید میرود که این روند در سالهای آتی نیز ادامه پیدا کند. با این حال، زیرساختهای کشور برای پذیرایی مطلوب از گردشگران خارجی آماده نیست و اگر در کوتاه مدت این زیرساختها به سطح قابل قبول نرسد، بیم آن میرود که روند فعلی کند یا حتي متوقف شود.
چشم انداز توسعه گردشگری و موانع موجود، موضوع گفتوگویی است که در روز جهانی جهانگردی با معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی داشتیم و اینک مشروح آن را از نظر میگذرانید.
در این گفتوگو، اشاراتی به وضعیت وخیم جاذبههای گردشگری ایران، درست در هنگامه رشد ورود گردشگران خارجی شده است.از اینرو به عنوان نمونه، تصاویری از اوضاع نابسامان مهمترین جاذبههای گردشگری اصفهان را در خلال گفتوگو گنجاندهایم.
- میدانیم که در یک سال گذشته ورود گردشگران خارجی رشد زیادی داشته که مستقیما مربوط میشود به تغییر فضای سیاسی کشور و گشایش در روابط خارجی. چقدر این جریان میتواند پایدار باشد؟ این پرسش را از این جهت طرح میکنم که سرمایهگذاری در صنعت گردشگری مستقیما بازمیگردد به این که روند موجود تا چه حد تداوم دارد و اگر سرمایهگذاران احساس کنند که این روند بیش از سه یا چهار سال ادامه نخواهد داشت، حاضر به سرمایهگذاریهای کلان در این بخش نیستند.
یکی از عوامل مؤثر در گردشگری هر کشوری، مربوط به آرامش و ثبات روابط خارجی آن کشور است. به این معنی که گردشگران خارجی باید از امنیت مقصد و دسترسی به اهدافشان در سفر مطمئن باشند، چون در این راه هزینه میکنند. خوشبختانه با رویکرد دولت یازدهم و ارتباطی که با دنیای خارج برقرار شد، در لایههای اجتماعی مردم کشورهای مختلف این آرامش و اطمینان به وجود آمد. ما نتیجه این وضعیت را در همان ابتدای کار دولت در ماههای شهریور و مهر 92 دیدیم. در همان ماهها 53 یا 54 درصد رشد ورود گردشگران خارجی به کشور را داشتیم و در نهایت در سه ماهه اول سال 93 در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، 200 درصد رشد در سفرهای جمعی و گروهی گردشگران خارجی داشتیم. این آرامش سیاسی باعث میشود که سرمایهگذاران داخلی و خارجی سرمایهگذاریهای بلند مدتی را انجام دهند. در این مدت، افراد بیشماری از کشورهای مختلف آمدهاند و ما آنها را در استانهای مختلف توزیع کردهایم تا امکانات را بررسی کنند و انشاءالله هرچه بیشتر در صحنه سیاسی به طرف آرامش و ثبات برویم، قطعا تاثیرات آن در اقتصاد و گردشگری بیشتر میشود.
- یعنی در یک سال گذشته تقاضای سرمایهگذاری در بخش گردشگری همپای ورود گردشگران خارجی رشد داشته است؟
من با سرمایهگذاران داخلی و خارجی در ارتباطم و آنها را در مناسبتهای مختلف میبینم. تقریبا یک روحیه نشاط و علاقه و پیگیری خاصی برای ورود به سرمایهگذاری در زیرساختهای گردشگری کشور در آنها میبینم. گردشگری در قالب یک صنعت، کم هزینهترین و زودبازدهترین صنعت است. شما میتوانید اقسام سرمایهگذاری از سبک تا سرمایهگذاریهای سنگین مثل ساخت هتل 5 ستاره و مجموعههای ترکیبی اقامتی و تفریحی را داشته باشید و ما علاقه به این سرمایهگذاری را میبینیم. البته باید در بحث قوانین و مقررات و هماهنگی بین بخشی، فعالیت بیشتری داشته باشیم.
- به هرحال در شرایط فعلی امکانات ما در بخش گردشگری محدود است و الان حضور گردشگران خارجی، فضا را برای سفرهای داخلی محدودتر کرده است؛ به گونهای که شهروندان ایرانی در شهرهایی مثل اصفهان، یزد و شیراز برای استفاده از اماکن اقامتی با مشکل مواجه شدهاند و ظرفیت هتلها تا پایان سال تکمیل شده است. شما برای این که به موازات رشد گردشگری خارجی، سهم ایرانیان از سفر حفظ شود، چه برنامهای دارید؟
ما علاوه بر توجه به ورود گردشگران خارجی، به توسعه و ساماندهی گردشگری داخلی هم توجه داریم. به این معنی که میخواهیم طبقات مختلف اجتماعی و اقتصادی را در قالب برنامههای مختلف با کیفیتها و قیمتهای مختلف سامان بدهیم. هنوز استفاده مردم ما از هتل حتي در زمان اوج سفر کمتر از 2 درصد است که به دلیل موانع اقتصادی یا فقدان برنامهریزی پیش از سفر است. در کشورهایی که گردشگری پررونقی دارند، مردم به زمانهای اوج سفر توجه میکنند و کسانی که توانایی مالی کمتری دارند، در زمانهای غیرپیک به سفر میروند. چون در زمانهای اوج سفر طبیعتا به علت بالا بودن تقاضا و محدودیت عرضه، قیمتها بالاست و عرضه کننده تعیین کنندهتر از تقاضا دهنده است. ما اگر بتوانیم بین عرضه و تقاضا تعادل برقرار کنیم، آن موقع تقاضا کننده هم میتواند در تعیین قیمت واحدهای خدمترسان تاثیرگذار باشد. ما اهتمام خود را صرف این کردهایم که مردم سفرهای دستجمعی را انتخاب کنند تا هم هزینه کمتری بپردازند و هم در بهرهبرداری از مفهوم سفر به خدمات بهتری دست پیدا کنند. همچنین یکی از سیاستهای ما در سال 93 تزریق مالی و اختصاص اعتبارات لازم برای تکمیل واحدهای نیمهکاره است تا تعداد واحدهای خدمت رسان بیشتر شود و در نتیجه، مردم انتخابهای بیشتری داشته باشند و قیمتها پایین بیاید.
- هم اكنون یک خانواده ایرانی که ممکن است مشکل مالی هم نداشته باشد، وقتی میخواهد به اصفهان یا شهرهای مشابه برود، در تماس با هتلها پاسخ میشنود که تا پایان سال جا نداریم و ظرفیت هتل از سوی تورهای خارجی پر شده است. این خانواده چه باید بکند؟
البته مشکل به این شکل نیست که هتلها همه ظرفیت خود را به گردشگران خارجی بدهند. به هرحال همان پولی راکه از یکایک افراد حاضر در تورهای خارجی به ریال میگیرند، از ایرانیها هم میگیرند. منتها هتلها در قالب سیاستهای استانی یا ملی تعهدی دارند و باید بخشی از امکانات خود را در اختیار گردشگران خارجی قرار بدهند، یک بخشی را هم باید بگذارند در اختیار ایرانیها یا حتی بخشی را برای برنامههای پیشبینی نشده بگذارند، مثل سفرهای مدیران دولتی یا سمینارها و از این قبیل. امسال، اتفاقی که افتاد این بود که ورود گردشگران خارجی یک ماه و نیم جلو افتاد، یعنی به جایی که از مهرماه شروع کنند به آمدن، از اواخر مرداد آمدند. این در چارچوب سیاستهای ما که میخواهیم زمان را توزیع کنیم، خوب است، اما مصادف شد با تابستان که اوج سفرهای داخلی است یا مثلا با وجودی که هیچ وقت در نوروز گردشگران خارجی نمیآمدند، امسال گروههای زیادی آمدند. این موضوع، توجه جدی به ما میدهد که باید راهکارهای کوتاه مدت داشته باشیم. پیشنهادهایی به استانها دادهایم که در بخش گردشگری داخلی به سمت ایجاد کمپینگهای بیشتر بروند؛ چون قشر بزرگی از گردشگران داخلی علاقهمند به اقامت در چنین واحدهایی هستند؛ حالا يا به صورت اتاقکهای پیش ساخته یا چادر که امکانات بهداشتی داشته باشند و امن باشند. برنامه دیگر این است که امکانات اقامتی سازمانها مثل اردوگاهها، خوابگاههای دانشجویی و مدارس را در اختیار بگذارند.
حتی کمیته امداد به من گفت اردوگاههایی دارند که اتفاقا در زمان اوج سفر از آن استفاده نمیکنند. اینها در کوتاه مدت فشارها را کاهش میدهد، اما باید برویم به سمت ساخت و سازهای انبوه. الان سرمایهگذاران داخلی به دنبال این هستند که ما امکاناتی را در اختیارشان بگذاریم و آنها اقامتگاههای 2 و 3 ستاره به شکل انبوه تولید کنند.
- در دولتهای قبل، طرحهایی برای جذب گردشگران خارجی وجود داشت، اما خیلی از این طرحها معطوف به کشورهایی بود که در عمل نمیشود با آنها به صورت گسترده تبادل گردشگر داشت. مثل الجزایر که در زمان ریاست آقای مرعشی مطرح شد، اما این کشور نه مردم ثروتمندی برای سفر به ایران دارد و نه به دلایل مختلف چنین علاقهای در آن جامعه به چشم میخورد؛ یا در دولت قبل بحث تبادل گردشگر با آمریکای لاتین مطرح شد که به علت بعد بسیار زیاد مسافت به شکل انبوه امکانپذیر نیست. در دولت جدید، بازارهاي هدف شما برای جذب گردشگر کدام كشورها هستند؟
روشهای متعددی برای افزایش تعداد گردشگران وجود دارد. یک روش، روش تودهای است که به علایق گردشگران کار ندارد بلکه سعی میکند گردشگران را به شکل انبوه وارد کشور خودش کند و بعد آنها بتدريج در آن کشور علایق خود را پیدا کنند. این همان چیزی است که در ترکیه اتفاق افتادهاست. یک روش، روش تخصصی و موضوعی و جاذبهای است. مثلا بعضی کشورها روی طبیعت متمرکز میشوند، مثل نپال که میگوید من هیمالیا واورست را دارم و کوهنورد جذب میکنم یا مثلا هند روی غذا و تنوع فرهنگی تمرکز دارد. ما در کشورمان جاذبههای متعدد داریم و هر کدام از این جاذبهها میتوانند قشر خاصی از گردشگران را جذب کند. مانند جاذبههای فرهنگی و تاریخی یا جاذبههای طبیعی یا جاذبههای مذهبی که از نظر کمی مقام اول را دارند و چیزی حدود دو و نیم میلیون گردشگر را به خود جذب میکنند. بر این اساس، بازار را به سه دسته تقسیم کردهایم و 33 کشور را در این سه دسته گذاشته ایم: دسته اول، بازارهای سنتی ماست كه مثل اروپا و امریکای شمالی است که گردشگران آنها سالهای سال است برای دیدن جاذبههای فرهنگی و تاریخی به ایران میآیند و بیشترشان هم ممکن است در سنین بالا باشند. دسته دوم، بازارهای نوظهور مثل هند ، چین، شرق آسیا و روسیه است که تنوع سنتی و تنوع کیفی دارند و مثلا جوانهایشان میتوانند از جاذبههای طبیعی ایران بازدید کنند.
- یعنی وزرات خارجه به بانوان مجرد زیر 40 سال ویزا میدهد؟
بله! فکر میکنم آن مشكلات تمام شده و اكنون مانعی برای کسی نیست.اين محدوديتها سالها برای آسیای مرکزی مطرح بود که آن هم ديگرعملا دنبال نمیشود. دسته سوم، کشورهای همسایه مسلمان است که نگاه تلفیقی به کشور ما دارند، یعنی هم برای سیاحت میآیند، هم برای زیارت و هم برای خدمات درمانی. ساماندهی این بازار سوم خیلی سخت است،چون بازار اول مسیر خودش را پیدا کرده و گردشگران این بازار در قالب تور و با برنامه میآیند. بازار دوم را هم میتوانیم مثل بازار اول سامان بدهیم، اما باید روی بازار سوم خیلی کار کنیم.
- یکی دیگر از مشکلات موجود، مربوط به اماکنی است که مورد بازدید گردشگران داخلی و خارجی قرار میگیرد و در واقع وجود آنها باعث سفر شدهاست. این اماکن اغلب وضع چندان مناسبي ندارند. مثلا در میدان نقش جهان که همه گردشگران خارجی به دیدن آن میروند، صحن مسجد امام را با داربستهای فلزی زنگ زده پوشاندهاند و روی آن گونی کشیدهاند تا سایبان ایجاد کنند و به این ترتیب، تمام منظر یکی از زیباترین آثار تاریخی ایران از بین رفته است. یا مثلا گاه در وسط میدان نقش جهان نمایشگاهی با یک سازه بسیار بزرگ برپا ميشود و کل منظر میدان را مخدوش میکند؛ به گونهای که حتی مردم نمیتوانند در این میدان با آثار تاریخی عکس یادگاری بگیرند. چرا شما به عنوان متولی گردشگری نسبت به مواردي از اين دست بیتفاوت هستید؟
بله! اینها جاذبههای گردشگری ما هستند و علاوه بر وظایفی که در سطح ملی و سازمانی برای حفظشان داریم، باید توجه کنیم که اگر از شکل اصلی خودشان دور بشوند، قطعا روی انگیزههای سفر تاثیر میگذارند و به کاهش رفت و آمد گردشکران میانجامند. در مورد برپایی نمایشگاه در میدان نقش جهان یادم میآید که همان موقع سازمان برخورد کرد. با مدیرکل سازمان در اصفهان صحبت کردیم و فکر میکنم جمع شد.
- خیر! با موافقت مدیرکل شما برگزار شد و جمع شدن آن هم به این خاطر بود که زمان برگزاری نمایشگاه به پایان رسید.
به هرحال یکی از مشکلات ما همین حرکتهای بخشی و غیرهماهنگ است. میدان نقش جهان خودش یک جاذبه است و دورادورش فروشگاههای صنایع دستی است. درون این جاذبه که جاذبه جدید درست نمیکنند. نمایشگاه را باید ببرند جایی که جاذبه ندارد. این از آن کارهای عجیب و غریب بود. در مورد داخل مسجد امام هم حرف شما درست است. این کار باید با هنر بهتری انجام شود. به هرحال مدیریتهای استانی میتوانند از شیوههای بهتری برای ایجاد سایبان استفاده کنند. این مساجد ریشه اسلامی ما هستند. نمیتوانیم به شکل روزمره از آنها استفاده کنیم و به آیندهشان فکر نکنیم. اینها را باید در استان مدیریت کنند. ما در مسجد کبود تبریز هم این مشکلات را داریم.
- اینها که شما میفرمایید، توصیههای خوبی است که ممکن است به نظر دیگران هم برسد. اما شما یک مقام مسوول اجرایی هستید و پرسش من این بود که در عمل چه کردهاید؟
اینها را حوزه میراث فرهنگی ما پیگیر است. این مسائل در شهرهای دیگر هم هست و ما باید آنها را به صورت یکپارچه حل کنیم و در تهران با ستاد برگزاری نماز جمعه صحبت کنیم. مثلا در تبریز مسجد کبود در مجموعه بازار ثبت جهانی است و ما دارای تعهدات مشخص بین المللی در قبال آن هستیم و اگر از این تعهدات خارج شویم، این آثار را از ثبت جهانی خارج میکنند.
- معاونت میراث خودش مسوول بخشی از این مشکلات است. دربسیاری از بناهای مهم تاریخی و اصلیترین جاذبههای گردشگری کشور، آثار را به مدت نامعلوم داربست میزنند و کارهای مرمتی را در موعد مقرر به پایان نمیبرند. الان در همین اصفهان ایوان کاخ عالیقاپو بیش از 10 سال است که داربست زده شده و پر از مصالح بنایی است. تا به حال در این مورد با معاون میراث فرهنگی سازمان صحبت کردهاید؟
مذاکره خاص که نه. با هم در تماسیم و جلساتی داریم و اخیرا هم یک کمیته مشترک گذاشتهایم که میتوانیم این مسائل را در آن مطرح کنیم. طبیعتا آنها هم مشکلات و معذوراتی دارند. این مشکلاتی که شما به آن اشاره کردید، به امید خدا سرلوحه برنامههای معاونت میراث است و میدانم که به شدت دنبال این قضایا هستند. امیدوارم حداقل آن جاهایی که یک مقدار مقابل چشم گردشگران است، زودتر به سامان برسد.
- آیا معلوم شده که چه مقدار از بهره توسعه گردشگری به آثار تاریخی میرسد. مثلا طبق محاسبات انجام شده در اصفهان روزی 800 نفر خارجی از میدان نقش جهان بازدید میکنند که درآمد روزانه آن از طریق بلیت فروشی، روزانه 36 میلیون تومان، ماهانه یک میلیارد و 80 میلیون تومان و سالانه حدود 13 میلیارد تومان است. این پول کجا میرود که بناهای این میدان گاهی معطل 10 میلیون تومان بودجه مرمتی هستند؟
(با تعجب) یعنی فقط اصفهان؟
- نخیر! فقط میدان نقش جهان. درآمد کل اصفهان خیلی بیشتر است.
ما سقفی در فروش بلیت داریم که در بودجه برایمان منظور میکنند و بعد که احصا میکنیم، میدهند برای همین بخشهای مرمت آثار و نگهداری موزهها و...، ولی به این اعدادی که میگویید، نمیرسد. به این دلیل که بخشهای رایگان زیاد است...
من خارجیها را گفتم که رایگان نیست. به آنها هم 30 درصد تخفیف پیش خرید بلیت داده میشود.
- به هرحال قیمت بلیتها در چند سال اخیر بسیار رشد کردهاست. مثلا برای خارجیها از 2000 تومان به 15000 تومان رسیده و برای گردشگران داخلی از 300 تومان و 500 تومان به 2000 تومان افزایش پیدا کرده...
خیلی کم است. باید بیشتر هم بدهند.
- اما نمیبینیم که بودجه رسیدگی به این آثار به همین اندازه رشد داشته باشد و به نظر میرسد سازمان شما در دولت پیگیر چنین چیزی نبوده و ما نمیبینیم که برخلاف شعارهایی که داده میشود، گردشگری دردی از میراث فرهنگی درمان کرده باشد.
صحبت شما در یک بستر عادی و بدون مشکل باید اتفاق بیفتد، اما سازمان در شرایطی تحویل دولت یازدهم شد که حالا با انبوهی از بدهیها ، تعهدات و مشكلات روبهروست.الان همه بودجه سازمان نمیتواند به طور کامل به آن چیزی که هدف گذاری شده و همچنين به موضوعات تعیین شده برسد، بلکه بخشی از آن برای تعهداتی که از سالهای قبل باقی مانده اختصاص داده ميشود. عملا با مشكلاتي که سازمان طی این سالها با آن مواجه بوده، در شرایط ریکاوری است و این ریکاوری شاید یک سال یا یک سال و نیم دیگر طول بکشد تا بتوانیم به نقطه صفر برسیم و تازه حرکت کنیم. اگر بخواهم در این موضوع درد دل کنم، خودت بهتر میدانی چه خبر است.
- همشهري 6 و 7
نظر شما